وسواسی، به شدّت از
کمبود عقل و زیادی منطق
کمبود میل و زیادی فکر(مزاحم)
کمبود ارزشمندی و زیادی حقارت
کمبود فهم و زیادی حماقت و وهم
کمبود ایمان و زیادی مذهب
کمبود حریم و زیادی چارچوب
کمبود خودافشایی و زیادی پنهانکاری
کمبود مواجهه و زیادی اجتناب
حبس وسوسه و شدت وسواس
کمبود بدی و زیادی خوبیِ دروغین
کمبود لذت و زیادی رنج
کمبود آرامش و زیادی آسایش
کمبود دوست داشتن و زیادی وابستگی
کمبود اعتماد به نفس و زیادی احساس ناتوانی
کمبود عزت نفس و زیادی ذلت ناشی از وسواس
کمبود «خود» مهم و زیادی دیگران مهم
کمبود اختیار و زیادی اجبار
کمبود ایمان و زیادی اطمینان
کمبود یقین و زیادی شک
کمبود عمل و زیادی فکر و آرزو
کمبود امید و زیادی افسردگی
کمبود نشاط و زیادی تنبلی
کمبود خودآگاهی و زیادی خودفریبی
کمبود شِفا و زیادی دارو
کمبود درمانگر و زیادی داروگر
کمبود معالج و زیادی طبیب
کمبود تسلیم و زیادی فرار از واقعیت
کمبود فعالیت و زیادی انفعال
کمبود جانمایههای نفسانی و زیادی جانکاههای نفسانی
کمبود صبر در رویارویی با حقارتها و زیادی جایگزین کردن عمل وسواسی به جای عمل واقعی (که بیتابی وسواسی محسوب میشود)
کمبود حیا و زیادی بیحیایی پنهان
کمبود شجاعت و زیادی ترس
کمبود خود واقعی و زیادی خود کاذب
کمبود عدل و زیادی ستم به خود
کمبود زندهدلی و زیادی مردهدلی
کمبود خوبی و بدی و زیادی بیعملی و نیستی
و…. رنج میبرد.